آرشیو دیدگاه های دیگران

چشمان تو غرق خون و لب ها پر آهآتش به دلت شراره می‌زد ناگاه هر قطره ی خون روی لب تو می‌گفت:«لا یوم کیومک أباعبدالله»

ادامه ...

ز تـو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردیتـو بار مـن ببستی و مهیای سفر کردی جگر پـاشیدی از هم، لیک با جان از تو ممنونمکه عـمری راحتم از […]

ادامه ...

جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبرسفره داری وسط رنج و محن یعنی صبر اولین آیه قرآن شما حا یا صادترجمه گشته بدین شکل حسن یعنی صبر ننوشتند چه گفتی […]

ادامه ...

ذکر امام در قرآن ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیت‌ها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه […]

ادامه ...

خورشید گرم ظهرهای آسمان هستیتا صبح تا شب تا سحر پیشم بمان هستی تو ممکن نا ممکنی های هر امکانیدر ناگهانِ نیستی ها ناگهان هستی تنها تو با زخم زبان […]

ادامه ...

ادامه ...

بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتندروز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبتبا صدای سکه دست از دینشان برداشتند بر سر همسایگانش […]

ادامه ...

دم به دم، دم از ولای مرتضی باید زدندست دل در دامن آل عبا باید زدننقش حب خاندان بر لوح جان باید نگاشتمهر مهر حیدری بر دل چو ما باید […]

ادامه ...

کنید ماتمیان گریه در عزای حسنکه شد بلند به ماتم زنو لوای حسن اگر گذشت محرم رسیده ماه صفرحسینیان بخروشید در عزای حسن پی تسلی زهرا ، خوش آنکه می […]

ادامه ...

داغ داری ، ولی جگر… ، ای وایذکر شبهات تا سحر … ، ای وای گریه کردی تمام کودکی اتیاد مادر ، پدر ، گذر … ، ای وای مادرت […]

ادامه ...