آرشیو از دیدگاه شعرا

از آن روزی که غم شد آفریدهبه هر سو رشته‌ی غم شد کشیدهنشد از خوان قسمت این نوالهبجز پاکان و نیکان را حوالهخدا را هر که بودی آشناترشدی رنج و […]

ادامه ...

در شهر عشق خسرو شیرین دهن یکی‌ستدر مصر حسن، یوسف گل پیرهن یکی‌ستآن را که خاطر از غم دنیا فسرده استگلگشت باغ و گوشه‌ی بیت‌الحزن یکی‌ستهر جا که ابر رحمت […]

ادامه ...

ایا صبا بگذر بر سر مزار حسنزهی شمیم تو چون خلق مشکبار حسنبه خاک خطه‌ی یثرب خرام تا بینیشکفته سنبل و گل از خط و عذار حسنچو شب ز مشعل […]

ادامه ...

پیغمبر خدای که بد رهنمای خلقبس رنجها که برد ز خلق از برای خلقبا آنکه او ز خلق به غیر از بدی ندیدجز نیکویی نخواست به خلق از خدای خلقاز […]

ادامه ...

مرکب باد صبا بگذشت از طرف چمنتا چمن را پرنیان سبز پوشاند به تنسبزه اندر سبزه بینی ارغوان در ارغوانلاله اندر لاله بینی، یاسمن در یاسمنساحت بستان ز فر سبزه […]

ادامه ...

فرخنده باد طلعت خوبت که در ازلببریده‌اند بر قد سروت قبای نازهر چند خاصان و برگزیدگان حضرت حق، جل و علا، در آفرینش از یک گوهرند و همه مجلای یک […]

ادامه ...

کنون که روز همایون ولادت حسن استبه وجد و عیش قرین شو که احسن السنن استخجسته عید سعیدی‌ست کز سعادت آندر آسمان ولایت ز انجم انجمن استبکوب پا و بزن […]

ادامه ...

ای جمال تو جلوه‌ی ازلیآیت کردگار لم یزلیای ز رخسار تو عیان خورشیداز جمالت گرفته جان خورشیدثمر شاخسار توحیدیعاشقان را چراغ امیدیچشم دلها به تو روشنعالم جان ز روی تو […]

ادامه ...

از بند این جهان که در آن بی‌گنه درمگردم اگر رها، به قفا باز ننگرمدر کار چرخ بگذرم از فکر انتقامیا از دل شکسته فغانی برآورمبر هم زدم پری، ز […]

ادامه ...

ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر استعالم سیاه‌پوش به سوگ سه سرور استذرات غم نشسته به رخسار آفتاباز داغ آنکه بر دو جهان سایه‌گستر استکعبه سپاه‌پوش و به تن […]

ادامه ...