آرشیو از دیدگاه شعرا

اشعار نسبتا زیادی است که آن را به امام مجتبی (ع) نسبت میدهند و مینویسند که مقداری که از اشعار باقی مانده در برابر آن چه را که امام سروده […]

ادامه ...

ای شبل نبی و حجت حقای نام تو از خدای مشتقتو پور علی مرتضایینامت حسن و تو مجتباییای شمع حرمسرای توحیدپروانه‌ی بزم توست خورشیدای صبر همیشه داغدارتویرانه چرا بود مزارت؟بی […]

ادامه ...

زهر جفا چو بر جگر مجتبی رسیدافغان جن و انس به عرش علی رسیدپراضطراب و واهمه شد عالم وجودهنگامه‌ی قیامت و یوم الجزا رسیددرهم شکست قائمه‌ی عرش کبریاگویی که روز […]

ادامه ...

ای زمین و آسمان‌ها سوگوار غربتتآفتاب آسمان سنگ مزار غربتتبر جبین فصلها هر یک نشان داغ توستای گریبان خزان چاک از بهار غربتتیک بقیع اندوه و ماتم، یک مدینه اشک […]

ادامه ...

تا چمن از فر فروردین به خود زیور گرفتعالم فرتوت دور زندگی از سر گرفتباد بستان را میان سبزه و ریحان نهفتابر گلشن را میان لاله و عبهر گرفتدر چمن […]

ادامه ...

با هر نفس و هر دم، می سوزم و می سازمهر ثانیه و هر دم، می سوزم و می سازم از سوختنم هرچند روشن شده راه امامن آب شدم کم […]

ادامه ...

نه هر کس شد مسلمان می توان گفتش که سلمان شدکز اول بایدش سلمان شد و آنگه مسلمان شدنه هر سنگ از بدخشان است، لعلش می توان گفتنبسی خون جگر […]

ادامه ...

حرف هایی نگفتنی داردلحظه لحظه غروب چشمانت روای زخم های کهنه ی توستاشک های بدون پایانت شدت غم چه بی‌ کران کردهآسمان دل وسیعت را غیر زینب کسی نمی فهمدراز […]

ادامه ...

ادامه ...

چه سفره ای ، چه کرم خانه ای ، چه مهمانیچه میزبانی و چه روزی ِ فراوانی چه ازدحام عجیبی یقینا آقا نیست……گدایی درِ این خانه کار آسانی دخیل دست […]

ادامه ...