آرشیو از دیدگاه شعرا

خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه داردغمی نگردد، دلی که آن دل، طراوت جاودانه داردتو آن امیدی به باغ جانم، که در هوای تو گل فشانمچو […]

ادامه ...

دیشب گذری کردم ، از کوچه ی میخانهدیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه ساقی بلاجویان ، شاداب و لب خندانمی داد به سرمستان ، پیمانه به پیمانه من بودم […]

ادامه ...

ماراه ورسم آل محمد گزیده ایمدراین طریق غیرحقیقت ندیده ایم ماه صیام نیمه شد ومجتبی رسیداین مژده رازخیل ملایک شنیده ایم زیبا گلی زگلشن علم وصفا وجوددرچهرتابناک حسن هرسه دیده […]

ادامه ...

ای بقیع ای خاک تو کحل بصرای مقامت فوق ادراک بشرخاک تو گنجینه‌ی اسرار حقسینه‌ی تو مهبط انوار حقاهل دل را دیده‌ی جان سوی توآرزومند طواف کوی توبا پریشانیت از […]

ادامه ...

یارب این سرو خرامان ز کدامین چمن استکه سر افکنده به پیش قد او نارون استیارب این شمع دل‌افروز ز کاشانه‌ی کیستکه فروغ رخ او جلوه‌ی هر انجمن استیارب این […]

ادامه ...

گر فلک واقف شدی از تلخی کام حسنآن چنان زهری کجا می ریخت در جام حسنجز نکویی از نکو چیزی نمی‌آید پدیدلاجرم خلق حسن ظاهر کند نام حسنخرقه‌ی طاهر مبین […]

ادامه ...

چشمی که یک دریا حسینی اشک داردتازه تواند بر حسن یک قطره بارد حتماً غریبیِ حسینش را چشیدهآنکه غریبیِ حسن را خون ببارد اصلاً تمام کربلا داغ مدینه استصلح حسن […]

ادامه ...

ز تـو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردیتـو بار مـن ببستی و مهیای سفر کردی جگر پـاشیدی از هم، لیک با جان از تو ممنونمکه عـمری راحتم از […]

ادامه ...

کنون که روز همایون ولادت حسن استبه وجد و عیش قرین شو که احسن السنن استخجسته عید سعیدی‌ست کز سعادت آندر آسمان ولایت ز انجم انجمن استبکوب پا و بزن […]

ادامه ...

باغ زهرا به گل روی حسن چون آراستنغمه‌ی شوق از افواج ملایک برخاستسبز پوشان چمن تا گل رویش دیدندسرخ گشتند ز خجلت که نه زیبا رخ ماستپسر فاطمه گر جلوه […]

ادامه ...