آرشیو از دیدگاه شعرا

یک پرتو نور ز کبریـا می آیداول پسر شیـر خدا می آید در نیمه ی ماه رمضان یک کودکبا نام قشنـگ مجتبی می آید

ادامه ...

امام حسن (ع) در آینه ادب و هنر – متولد شدی و… متولد شدی و خاک، گویی دوباره آفریده شد! سرزندگی از سر و روی زمین می بارید و طراوت […]

ادامه ...

جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبرسفره داری وسط رنج و محن یعنی صبر اولین آیه قرآن شما حا یا صادترجمه گشته بدین شکل حسن یعنی صبر ننوشتند چه گفتی […]

ادامه ...

اگر بناست که دستم شود گدای دریبه پیشگاه تو مولا، گدا شدن بهتر چقدر دست کریمت ندار، دارا کرد!!به آستانه ات آقا، “نداشتن” بهتر برای اینکه تو در جان او […]

ادامه ...

راضی به مشیت خدا بودآن بنده‌ی مجتبای مسعودتابید چو نور او بر آدمشد قبله‌ی عالمی و مسجودبر پاکی او خداست شاهدبر قامت او نبی است مشهودشد وارث جمله‌ی رسولانزیرا که […]

ادامه ...

اصلا حسین این دل ما دست مجتباستاصلا حسین دست شما دست مجتباست باشد … برات کرببلا را نمی دهی ؟اصلا برات کرب و بلا دست مجتباست من منتظر شوم بشود […]

ادامه ...

دوشم ز آستان عنایت ندا رسیدکای دل به‌هوش باش که ماه خدا رسید دست از هوس بشوی که ماه عبادت استصدق و صفا بیار که وقت دعا رسید ماهی بلند […]

ادامه ...

از تو گفتم باز با چشمان تر ، شرمنده امگفتم از داغ دل و خون جگر ، شرمنده ام دلشکسته ، فصل داغت را گشودم پیش رودل ندارم تا بگویم […]

ادامه ...

مرکب باد صبا بگذشت از طرف چمنتا چمن را پرنیان سبز پوشاند به تنسبزه اندر سبزه بینی ارغوان در ارغوانلاله اندر لاله بینی، یاسمن در یاسمنساحت بستان ز فر سبزه […]

ادامه ...

عالم طفیل خاک کف پای مصطفیآدم رهین گوهر والای مصطفیبر فرق کاینات بود تاج و می سزدنعلین عرش قدر فلک‌سای مصطفیاز وحی اساس شرع چو بنهاد برفروختروی مهندس خرد از […]

ادامه ...