آرشیو از دیدگاه شعرا

شب های بی ستاره ترینت سحر نداشتغم نوحه های سینه ی تنگت اثر نداشت یوسف ترین غریبِ خدا! ماهِ آسمان!از حالِ تو سراغ به جز چشمِ تر نداشت ای حضرتِ […]

ادامه ...

باز این دل آواره ی شیدا و حسنیک نوکر بیچاره ی رسوا و حسن شکی نبود که همزمان خلق شدندهر سه لغت کریم و آقا و حسن در دفتر اهل […]

ادامه ...

چشمی که یک دریا حسینی اشک داردتازه تواند بر حسن یک قطره بارد حتماً غریبیِ حسینش را چشیدهآنکه غریبیِ حسن را خون ببارد اصلاً تمام کربلا داغ مدینه استصلح حسن […]

ادامه ...

امام حسن (ع) در آینه ادب و هنر – در آغوش آسمان پیامبر باید او را به تمام گوش ها و چشم ها برساند؛ زیرا از ضمیر و آینده مردم […]

ادامه ...

خون دلـی که خوردم، از گلویم ۲امشب غم دلم را، با مادرم بگویم ۲ شد موسم جدایی، حسین من کجاییحـسن حسن حسن جـان ۲ می ریزد از دهانم، خونابۀ دل […]

ادامه ...

در دلم یک مدینه تعزیه خوان، دردلم یک بقیع بغض آلودبا همین روضه خوب می فهمم ،منبر مسجد النبی ست کبود در حسینیه ام که می شنوم ، شب تابوت […]

ادامه ...

از کوچه های شهر مدینهمردی عبور می کند آرام مردی که تا همیشه “کریم” ستمردی که شهره است به این نام این مرد آسمان و زمین راپیوند می دهد به […]

ادامه ...

ای حسن رخت جمال قرآنپیدایش تو، کمال قرآنشد سوره‌ی کوثر از تو تفسیرنسل نبی از تو یافت تکثیرمیلاد تو زد به حکم داوربر جبهه‌ی خصم، مهر ابتراول ثمر و نخست […]

ادامه ...

ادامه ...

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدنداول صلا به سلسله‌ی انبیا زدندنوبت به اولیا چو رسید آسمان تپیدزان ضربتی که بر سر شیر خدا زدندپس آتشی ز اخگر الماس […]

ادامه ...