آرشیو از دیدگاه شعرا

دوش بر گوشم رسید این مژده از جان آفرینمکاید از ره آن نگار دلنواز دلنشینم گفتم ای مه از کدامین آسمان باشی بگفتاشمس ایوان ولایت عروه الوثقای دینم نور چشم […]

ادامه ...

شب ولادت کریم آل استشب پریدن و شب وصال است شبی عجیب و لحظه های حسّاسشب برادر بزرگ عباس شب شکفتن دو غنچه لبشب تولد عزیز زینب شبی که هر […]

ادامه ...

به روزگار بسی بگذرد سنین و شهورکه شاعری به فصاحت چو من شود مشهورمخدرات ضمیر و عروس طبع مراسپهر و مهر دو خدمتگرند و دو مزدورز خاطرم به زبان چون […]

ادامه ...

چشم ختم الانبیا شد اشکبار مجتبییا که قلب فاطمه شد داغدار مجتبی؟با قدی از غم کمان، گاه وداع آخرینزینب کبری نشسته در کنار مجتبیبس که با خون دل خود خو […]

ادامه ...

از بند این جهان که در آن بی‌گنه درمگردم اگر رها، به قفا باز ننگرمدر کار چرخ بگذرم از فکر انتقامیا از دل شکسته فغانی برآورمبر هم زدم پری، ز […]

ادامه ...

ماه صیام و ماه نیایش فرا رسیدماه نماز و روزه و ماه دعا رسید ماه نزول قرآن ماه خدا رسیدبراهل قبله رحمت بی انتهارسید درمصحف شریف خداداده این پیامکه ای […]

ادامه ...

امام حسن (ع) در آینه ادب و هنر – متولد شدی و… متولد شدی و خاک، گویی دوباره آفریده شد! سرزندگی از سر و روی زمین می بارید و طراوت […]

ادامه ...

خبرت هست که در کوی وصالره به جایی نبرد قال و مقالعشق، این آینه‌ی پاک و زلالچلچراغی است فرا راه کمالگر دلی هست به جانان بسپارگنج حشمت به سلیمان بسپارنفسی […]

ادامه ...

در دلم یک مدینه تعزیه خوان، دردلم یک بقیع بغض آلودبا همین روضه خوب می فهمم ،منبر مسجد النبی ست کبود در حسینیه ام که می شنوم ، شب تابوت […]

ادامه ...

به میهمانی لبخند علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام برویم رقیه ندیری ماه به نیمه رسیده است، دارد باران شکوفه و لبخند می بارد و شهر، در زلال تبسم خداوند، […]

ادامه ...